محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


امام على علیه‌السلام:

 اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِیقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ الدُّنْیَا أَفَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکُمْ مِنَ الشَّوْکَةِ تُصِیبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِیهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَکَیْفَ إِذَا کَانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِیعَ حَجَرٍ وَ قَرِینَ شَیْطَان.‏

بدانید که این پوست نازک تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم کنید، شما در مصیبت‏هاى دنیا آزمایش کرده‌‏اید که وقتى خارى به بدن یکى از شما مى‌رود و یا به زمین مى‌خورد و خونى مى‏‌شود و یا شن‌هاى داغ پایش را مى‌سوزاند چگونه بیتابى مى‏‌کند؟! پس، چگونه خواهد بود اگر میان دو لایه از آتش قرار گیرد و هم بسترش سنگ و همدمش شیطان باشد؟!

نهج البلاغه (صبحی صالح) ص 267 ، خطبه 183

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۴ ، ۰۷:۵۸

مردی به خدمت امام صادق (ع) آمد و عرضه داشت: من مرتکب گناهی شده‌ام.

امام صادق (ع) فرمود: خدا می‌بخشد.

آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده‌ام خیلی بزرگ است.

امام فرمود: اگر به اندازه‌ی کوه باشد خدا می‌بخشد.

آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده‌ام خیلی بزرگتر است.

امام فرمود: مگر چه گناهی مرتکب شده‌ای؟

و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت.

پس از اتمام سخن امام صادق (ع) رو به آن مرد کرد و فرمودند:

خدا می‌بخشد ، ترسیدم نماز صبح تو قضا شده باشد!

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۴ ، ۰۷:۴۸

۰ نظر ۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۹:۴۱

یکی از اصول و مبانی مهم دین مبین اسلام، استکبارستیزی و دشمنی با دشمنان خداست و اساسا یکی از مهم‌ترین اهداف و رسالت‌های پیامبران الهی نیز مبارزه با مستکبرین بوده است. قرآن کریم در موارد متعدد از مستکبران یاد کرده و آن‌ها را از عذاب خود ترسانده است، به طور مثال می‌فرماید: «وَأَمَّا الَّذِینَ اسْتَنکَفُواْ وَاسْتَکْبَرُواْ فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلُیمًا وَلاَ یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا [نساء/۱۷۲] و اما کسانى که امتناع ورزیده و بزرگى و تکبر کردند، آنان را به عذابى دردناک دچار مى‏‌سازد و یار و یاورى نخواهند داشت».

شعار «مرگ بر آمریکا» در مراسم برائت از مشرکین و راهپیمایی‌ها و در تکبیر گفتن‌ها مرسوم است. اما آیا این شعار باعث هتک حرمت و ناراحتی حداقّل تعدادی مسلمان و با ایمان در آمریکا نمی‌شود؟ آیا بهتر نیست به جای این شعار، شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر صهیونیسم جایگزین شود؟

۰ نظر ۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۶

ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻨﯽ‌ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﻋﺎﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩ. ﻭﯼ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻓﻼﻥ ﺟﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻮﻣﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ! ﻋﺎﺑﺪ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ، ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺗﺒﺮ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻧﻬﺎﺩ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﮐﻨﺪ. ﺍﺑﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﯿﺮﯼ ﻇﺎﻫﺮ‌ﺍﻟﺼﻼﺡ، ﺑﺮ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﻭ ﻣﺠﺴﻢ ﺷﺪ، ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﻋﺎﺑﺪ، ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺵ! ﻋﺎﺑﺪ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻧﺪ، ﻋﺎﺑﺪ ﺑﺮ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﻏﺎﻟﺐ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﻮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺳﯿﻨﻪ‌ﺍﺵ ﻧﺸﺴﺖ. ﺍﺑﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺩﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﺗﺎ ﺳﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﻢ، ﺗﻮ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣأﻣﻮﺭ ﻧﻨﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ، ﺗﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﻟﺶ ﺗﻮ ﻧﻬﻢ؛ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﻌﺎﺵ ﮐﻦ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻧﻤﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺻﻮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﮐﻨﺪﻥ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﺳﺖ. ﻋﺎﺑﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺻﺪﻗﻪ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﺵ ﺻﺮﻑ ﮐﻨﻢ ، ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﺑﺎﻣﺪﺍﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻭﺯ، ﺩﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ، ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﺩﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺖ ، ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﻫﯿﭻ ﭘﻮﻟﯽ ﻧﺒﻮﺩ! ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺒﺮ ﺑﺮﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺷﺘﺎﻓﺖ. ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﻄﻪ ، ﺍﺑﻠﯿﺲ ﭘﯿﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﮐﺠﺎ؟ ﻋﺎﺑﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ‌ﺭﻭﻡ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﮐﻨﻢ ! ﺍﺑﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ: ﺯﻫﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺑﺎﻃﻞ ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺘﻮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ!!! ﺑﺎﺯ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﻭ ﻋﺎﺑﺪ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﻋﺎﺑﺪ ﺭﺍ ﺑﯿﻔﮑﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﮔﻨﺠﺸﮑﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ! ﻋﺎﺑﺪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﺗﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ! ﺍﻣﺎ ﺑﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭘﯿﺮﻭﺯ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﯾﻨﮏ، ﺩﺭ ﭼﻨﮓ ﺗﻮ ﺣﻘﯿﺮ ﺷﺪﻡ؟!! ﺍﺑﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﺴﺨّﺮ ﺗﻮ ﮐﺮﺩ، ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ، ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻏﻠﺒﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪﯼ، ﭘﺲ ﻣﻐﻠﻮﺏ ﻣﻦ ﮔﺸﺘﯽ.

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۹:۳۰

ابوحمزه ثمالی از کسانی بود که مورد توجه چهار امام معصوم قرار گرفت تا جایی که وقتی امام صادق علیه‌السلام  می‌دید ، می‌فرمود: هر وقت تو را می بینم احساس آرامش و راحتی می‌کنم.

از بس نفس او پاک بود بیشتر اوقات خود را در مسجد کوفه می‌گذرانید و به عبادت مشغول بود.

ابوحمزه می‌گوید: روزی جلوی ستون هفتم مسجد کوفه نشسته بودم، مردی از در «کنده» وارد شد که زیباتر، خوشبوتر و خوش لباس‌تر از او ندیده بودم، عمامه‌ای بر سر و پیراهنی با نیم تنه بر تن داشت؛ اما عبا نداشت. کفش‌های عربی را از پای در آورد و کنار ستون هفتم به نماز ایستاد.

چنان تکبیره الاحرام گفت که موی بر بدنم سیخ شد و شیفته لهجه‌ی دلربای او شدم. نزدیک رفتم تا سخنانش را بشنوم. دعایی خواند و چهار رکعت نماز به جای آورد، پس از پایان نماز برخاست و از مسجد خارج شد.

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۴ ، ۰۸:۱۱

اگر آتش می‌دانست که سرانجامش خاکستر است ، هرگز با این‌همه غرور زبانه نمی‌کشید.

وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید.

عصبانیت شما فروکش خواهد کرد ولی حرفهایتان یک جایی باقی می‌مانند برای همیشه!

۰ نظر ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۲:۴۰

روزی از مولا علی (ع) سوال می‌کنند ؛ که مالک اشتر چقدر شجاع است؟

مولا در جواب می‌فرماید؛ مالک آنقدر شجاع است که اگر در شب پای خود را بر روی بدن یک شیر ماده بگذارد و شیر بر وی نعره زند ، مالک حتی پلک هم نمی‌زند.

آنوقت از مالک می‌پرسند که تو با این همه شجاعت ، تا به حال ترسیدی؟

مالک می‌گوید ؛ در جنگ صفین بود که مولا علی (ع) فرمود ؛ پسرم ابوالفضل (ع) امروز به میدان می‌رود. مالک رو به مولا می‌گوید ؛ در جنگاوری و دلاوری ابوالفضل (ع) شکی نیست اما جنگ احتیاج به تجربه دارد و اگر شما اجازه دهید من خود به میدان بروم. مالک ادامه می‌دهد ؛ بعد از گفتن این حرف ، ابوالفضل (ع) چنان نگاهی به من انداخت که من برای اولین بار در عمرم ترسیدم.

منبع: کتاب ناسخ التواریخ حضرت علی علیه السلام

۰ نظر ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۶

روزی خواجه‌ای در میان گروهی از عوام اندر فواید سحرخیزی سخن می‌راند که ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب برمیخیزم عمل کنید که فواید بسیاری بر آن است.

بهلول که در آن جمع بود گفت ای خواجه تو از خواب برنمی‌خیزی،  از رختخواب برمیخیزی! و میان این دو تفاوت از زمین است تا آسمان.

۰ نظر ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۲:۲۶
۱ نظر ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۰
۰ نظر ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۱

1- اگر باتری پس از شارژ شدن باز هم به برق وصل باشد آسیب می‌بیند

شک نداریم که این جمله را تا به حال بارها و بارها از زبان افراد مختلف شنیده‌اید. خیلی جاها توصیه شده شب‌ها قبل از خواب گوشی را به شارژ متصل نکنید چون در طول شب باتری آن پر می‌شود و پس از آن هر چقدر گوشی به برق وصل باشد باتری دستگاه آسیب خواهد دید و در آخر باتری شما هیچ انرژی را در خود ذخیره نمی‌کند. اما این گزاره صد در صد اشتباه است. در واقع حقیقت قضیه 180 درجه عکس این موضوع می‌باشد. تلفن‌های امروزی تا این اندازه هوشمند هستند که که بفهمند چه زمانی باتری آنها کاملاً شارژ شده و پس از آن دیگر جریان را وارد باتری نکنند. حتی بعضی از تلفن‌ها سطح هوشیاری را به فراتر از این مورد ارتقا داده‌اند و زمانی که شارژ باتری به 80 درصد خود می‌رسد جریان اصلی را قطع می‌کنند و پس از آن آنقدر ورودی را کاهش می‌دهند تا به تدریج به 100 درصد شارژ برسند. پس اگر شب‌ها هنگام کار با گوشی خوابتان می‌برد و گوشی را متصل به شارژ باقی می‌گذارید هیچ مشکلی برای آن پیش نمی‌آید.

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۸:۴۷

شهید محراب حضرت آیت‌الله سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی می‌نویسد: در چند سال قبل، محترمه‌ی علویّه‌ای (خانمی سیّده) که بر نماز جماعت مسجد جامع مداومت داشت به بنده گفت: مدّت‌ها است که به جدّه‌ام صدیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام متوسّل شده‌ام برای نجاتم تا این که شب گذشته در عالم رؤیا آن حضرت را دیدم، عرض کردم: بی‌بی! ما زنان چه کنیم که اهل نجات باشیم؟

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۹:۳۰

زنی خدمت حضرت فاطمه‌ی زهرا علیها السلام رسید و عرض کرد: مادر پیری دارم که در مورد نمازش چند سؤال داشت، مرا خدمت شما فرستاد تا آنها را بپرسم. آن بانوی ارجمند به تمام سؤال‌های او پاسخ داد. آن زن آنقدر زیاد سؤال کرد که پیش خود شرمنده شد و عرض کرد: دیگر شما را به زحمت نمی‌اندازم.

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۹:۱۰

هنگامی که حضرت نوح علیه‌السلام  کشتی را ساخت و انواع حیوانات را در آن جای داد، الاغ از کشتی بیرون ماند. هر چه نوح علیه‌السلام  او را وادار می‌کرد سوار نمی‌شد، بالاخره خشمگین شد و گفت: سوار شو ای شیطان!

شیطان این سخن را شنید و خود را در پی الاغ آویزان کرد و داخل کشتی شد. حضرت نوح خیال می‌کرد شیطان سوار نشده، همین که کشتی به حرکت در آمد چشم نوح به شیطان افتاد که در صدر کشتی نشسته بود. پرسید: چه کسی به تو اجازه داد؟ گفت: مگر تو نگفتی سوار شو ای شیطان. آن گاه گفت: ای نوح! تو بر من حق داری و بر من نیکی کرده‌ای، می‌خواهم آن را جبران کنم. نوح پرسید: آن خدمت چه بوده؟ در پاسخ گفت: تو دعا کردی قومت به یک ساعت هلاک شدند، اگر این کار را نمی‌کردی من حیران بودم با چه وسیله‌ای آنها را منحرف و گمراه کنم و تو مرا از این زحمت راحت کردی.

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۲

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار