محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


زکریای رازی کتابی در علم کیمیاگری نوشت و به یکی از پادشاهان سامانی به نام ملک منصور تقدیم کرد. منصور از دیدن آن کتاب شادمان شد و زکریا را بسیار تمجید و تحسین کرد و هزار دینار زر به او بخشید و از او درخواست کرد به آنچه در این کتاب نوشته است عمل کند تا این دانش و هنر به مرحله‌ی ثبوت برسد. زکریا گفت: این کار به پول زیاد و لوازم مخصوصی نیاز دارد که تهیه‌ی همه‌ی آنها مشکل است. منصور گفت: هر چه وسایل و ادوات، لازم داشته باشی، برایت تهیه می‌کنم تا آنچه در این کتاب نوشته‌ای، آشکار کنی. وقتی منصور تمام وسایل را آماده کرد، زکریا نتوانست کاری انجام دهد. پادشاه گفت: هیچ خیال نمی‌کردم حکیم و دانشمندی چنین کتابی با مطالب دروغ تهیه کند که دیگران پس از او بیایند و از دروغ او پیروی کنند. پاداش تو را در تألیف این کتاب که همان هزار دینار بود دادیم، اکنون باید برای دروغی که نوشته‌ای، کیفر ‌شوی. آن گاه دستور داد آنقدر کتاب را بر سرش زدند تا کتاب پاره پاره شد، به همین جهت چشم او معیوب شد و پیوسته آب از چشمش می‌آمد.

۰ نظر ۲۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۰

 

۰ نظر ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۰

 

۰ نظر ۱۴ دی ۹۳ ، ۱۷:۴۰

۰ نظر ۱۴ دی ۹۳ ، ۰۹:۱۹

خَبّابِ بن اَرَّت، از پیش قدمان به اسلام و مجاهدان راستن در آغاز اسلام است، او ششمین نفری بود که به اسلام گروید و با این که با شدت تحت شکنجه‌های گوناگون مشرکان واقع می‌شد، چون کوهی استوار، استقامت می‌کرد و از اسلام خارج نمی‌شد. چند بار سر او را با آهن گداخته داغ کردند اما او به راه خود ادامه می‌داد.

او در جنگ‌های پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  شرکت فعال داشت و چون سربازی جانباز، از حریم اسلام دفاع می‌کرد.

۲ نظر ۱۳ دی ۹۳ ، ۲۳:۲۵

 

۰ نظر ۱۳ دی ۹۳ ، ۲۰:۱۳
۰ نظر ۱۱ دی ۹۳ ، ۲۳:۵۱

ابلیس (پدر شیطان‌ها) در صف عرشیان بود، او شش هزار سال در پیشگاه خدا، عبادت نمود. خداوند بزرگ هنگامی که حضرت آدم (پدر انسان‌ها) را آفرید، و روح انسان را در او دمید، برای بزرگداشت خلقت آدم، به همه فرشتگان و به ابلیس فرمان داد که آدم را سجده کنید. همه او را سجده کردند، ولی ابلیس تکبّر نمود و با یادآوری اصل خلقت خود و خلقت آدم، خود را بزرگتر پنداشت، و به آدم گفت: «اَنَا نارِی وَ اَنتَ طینِی»: «من از آتش آفریده شده‌ام و تو از گل و خاک» و همین فکر غرور آمیز، او را از انجام فرمان خدا باز داشت، و در نتیجه، اعمالش پوچ و بی‌محتوی گردید. و از درگاه خداوند، رانده و مطرود شد، که امیر مؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید: از داستان ابلیس، پند و عبرت بگیرید، از این رو که عبادات طولانی و کوشش‌های فراوان او (بر اثر تکبّر) از بین رفت، او خداوند را شش هزار سال عبادت نمود که معلوم نیست از سال‌های دنیا است یا از سال‌های آخرت ولی با ساعتی تکبر و غرور، همه عبادات و کوشش‌هایش را محو و نابود کرد، گر چه ابلیس، آسمانی و عرشی بود، ولی فرمان خدا بین اهل آسمان و زمین یکی است، و همه بندگان در برابرش مساوی هستند ای بندگان خدا، از این دشمن خدا (یعنی ابلیس) بر حذر باشید.

منبع: داستان‌های نهج‌البلاغه نوشته محمد محمدی اشتهاردی

۱ نظر ۱۱ دی ۹۳ ، ۱۶:۵۰

۰ نظر ۱۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۵
۰ نظر ۱۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۱۳

۰ نظر ۱۰ دی ۹۳ ، ۱۰:۳۲
۰ نظر ۰۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۳

 

۰ نظر ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۸:۵۳

با سلام / احتراماً بدینوسیله به اطلاع می‌رساند پایگاه بسیج صاحب‌الزمان (عج) اقدام به تهیه یک عدد لوح فشرده از مراسم محرم و صفر هیئت صاحب‌الزمان (عج) با محتوای مداحی و سخنرانی‌ نموده است. علاقمندان به تهیه این بسته فرهنگی می‌توانند بعد از نماز مغرب و عشاء به آقای سجاد داوری مراجعه فرمایند. / با تشکر

۰ نظر ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۸:۳۲

۰ نظر ۰۶ دی ۹۳ ، ۰۸:۲۳

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار