علی (ع) کنار جنازه طلحه
طلحه پسر عبیدالله از اهالی مکه، از دودمان قریش بود او مردی شجاع و سخاوتمند بود که نامش را «طلحه الجود» میخواندند، او از پیشقدمان به اسلام است و در جنگ احد و خندق و سایر جنگهای زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ شرکت داشت.
در زمان خلافت عثمان، طلحه، شدیداً با عثمان مخالف بود، و جزء قاتلین اصلی عثمان بود، علی ـ علیه السلام ـ وقتی به طلحه فرمود و اصرار کرد که «عثمان را آزاد کنید» در پاسخ گفت: «تا وقتی که بنی امیه را مجازات نکند، آزادی عثمان ممکن نیست».
عجیب این که همین طلحه پرچمدار سیاه جمل بر ضد سپاه علی ـ علیه السلام ـ در بصره بود و شخصی به نام مروان که تحت پرچم او به سر میبرد، او را هدف تیر قرار داد و کشت و گفت: انتقام خون عثمان را از طلحه گرفتم.
طلحه که بزرگترین آتش افروز جنگ جمل بود سرانجام به هلاکت رسید.
پس از جنگ جمل، امام علی ـ علیه السلام ـ بین کشتهها میگشت، وقتی چشمش به جسدهای ناپاک افرادی مثل کعب بن سور، عبدالله ربیعه، مسلم بن قرضه، معید بن مقداد و... میافتاد، سخنان کوتاهی میفرمود، تا این که چشمش به جسد ناپاک طلحه افتاد، فرمود: «این شخص، شکننده بیعت من و آغازگر فتنه و آشوب امت بود، و مردم را به کشتن من و خانواده من، دعوت میکرد. سپس امام فرمود: او را بنشانید. یاران او را نشاندند، آن گاه امام رو به او کرد و فرمود: «ای طلحه! آن چه را که پروردگارم به من وعده داده بود به حق به آن رسیدم، و تو نیز به وعده الهی (در مورد مجازات مجرمین) رسیدی سپس فرمود بدنش را رها کنید».
و در نهج البلاغه آمده، وقتی که امام علی ـ علیه السلام ـ کنار جسد طلحه و عبدالرحمن بن عتاب، گذشت، فرمود: «ابو محمد (طلحه) در این مکان، تنها و بی مونس مانده است، به خدا سوگند من نمیخواستم که زیر این آسمان کشتههای قریش را بنگرم، انتقام خود را از بنی «عبدمناف» گرفتم ولی رؤسای «بنی جُمَع» فرار کردند، این جنگ افروزان برای امری (یعنی خلافت و رهبری) گردن کشیده بودند که اصلاً شایستگی آن را نداشتند، فوقصوا دونه؛ قبل از آن که به آرزوی خود برسند، گردنهای کشیده آنها شکسته شد».
به این ترتیب امام علی ـ علیه السلام ـ انتقام خون پاک شیعیانش را در این دنیا گرفت و مفسدین فیالارض را سر به نیست کرد و در آخرت، دادگاه الهی با شکایت علی ـ علیه السلام ـ در کمین آنها است.
منبع: داستانهای نهجالبلاغه