شادی خداوند
روایت شده است: خداوند شادمانتر است به توبهی بندهی مؤمنش از مردی که در بیابان به همراه قافلهای است و هنگام حرکت قافله شتر او گم میشود. سپس در تاریکی شب در بیابان دنبال شتر خود میگردد. کاروان حرکت میکند، آن مرد به همراه خود خوراک و آبی ندارد، آنقدر در پی شتر میگردد تا مأیوس میشود و با یک دنیا ناامیدی به جای اول برمیگردد. در آن تاریکی سر به زانو میگذارد. تنها است، وسیلهی دفاع ندارد، هر لحظه منتظر است حیوانات درنده به او حمله کرده، پاره پارهاش کنند. در چنین موقعیت حساسی اگر شخصی پیدا شود شترش را به او بدهد و سوارش کند و بگوید حرکت کن تا تو را به کاروان برسانم، آن مرد از پیدا شدن چنین شخصی چقدر شاد میشود، خداوند از توبهی بندهاش بیش از مرد عقب ماندهای از کاروان، شادمان و خوشحال میشود.
پند تاریخ به نقل از الانوار النُعمانیه