محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


سکینه در کنار پیکر پدر

شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ب.ظ

بعد از شهادت امام حسین (ع) وقتی که اهل‌بیت (ع) آن حضرت را به اسارت گرفتند ، موقع حرکت کاروان به سوی کوفه به دستور عمر سعد کاروان را از قتلگاه عبور دادند، اهل ‌بیت پیامبر اکرم (ص) وقتی عزیزان خود را با وضعی دردآور و آغشته به خون دیدند از کجاوه‌ها پیاده شده هر کدام در کنار جنازه عزیزی به نوحه و سوگواری پرداخت.

در برخی از منابع و مقاتل نقل شده است که سکینه دختر امام حسین (ع) کنار پیکر بی‌سر پدرش آمد و ابتدا نشناخت بعد از آنکه فهمید جنازه پدرش است، سخت گریست و جنازه را در آغوش گرفت و از شدت گریه حالت غش به وی روی داد و شنید صدایی می‌گوید: «شیعیانم وقتی آب گوارا نوشیدند، مرا یاد کنید و چون از غریبی یا شهیدی یاد شد، مرا نوحه کنید.»

 کفعمی در مصباح نقل می‌کند:

حضرت سکینه وقتی در قتلگاه پدر را شناخت، بدن او را در آغوش گرفت و از شدت اندوه، غش کرد. و در عالم غشوه شنید، پدرش می‌فرماید: ای شیعیان من! هرگاه آب خوش و گوارا نوشیدید، از لب تشنه من یاد کنید و هرگاه درباره غریب و شهیدی سخنی شنیدید، به یاد غربت و شهادت من گریه کنید، من نبیره پیامبری هستم که بدون گناه مرا کشتند و بعد از کشتن از روی عمد بدنم را پایمال سم ستوران قرار دادند و کوبیدند، ای کاش در روز عاشورا همه بودید و می‌دیدید که چگونه برای کودکم از دشمن آب گرفتم، کودکم را به جای آب، با خون تیر ظلم سیراب کردند.

۹۳/۰۸/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار