محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


آب به آسیاب دشمن نریزیم

شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ

در زمان پادشاهان قاجار حکومت عثمانی بزرگترین حکومت اسلامی در جهان به شمار می‌آمد و پایتخت این حکومت استانبول ترکیه بود.

در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت این مسجد می‌گفت: روضه خوانی را می‌دیدم که هر روز صبح به مسجد می‌آمد و روضه حضرت زهرا علیها السلام را می‌خواند و به خلیفه دوم ناسزا می‌گفت.

روزی به او گفتم چرا تو هر روز همین روضه را می‌خوانی و همان ناسزا گویی را تکرار می‌کنی؟ مگر روضه دیگری نمی‌دانی؟

او در پاسخ گفت: روضه دیگر می‌دانم ولی یک نفر بانی دارم روزی پنج ریال (به پول آن زمان) به من می‌دهد و می‌گوید: همین روضه را با این کیفیت بخوان و خصوصیات بانی و محل او را گفت: من پیگیری کردم دیدم بانی روضه یک نفر کاسب مغازه‌دار است.

جریان را به او گفتم: وی گفت: شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود. من هم پنج ریال آن را به روضه خوان می‌دهم و پانزده ریال آن را خود برمی‌دارم. باز هم جریان را پی‌گیری کردم، سرانجام معلوم شد که از طرف سفارت انگلیس روزی 25 تومان برای آن روضه خوانی مخصوص (برای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی) داده می‌شود که پس از طی مراحل و بهره گیری واسطه‌ها پنج ریال آن برای روضه خوان بیچاره می‌ماند. باید متوجه باشیم که ناخودآگاه آب به آسیاب دشمن نریزیم.

۹۳/۰۷/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار